به گزارش مشرق، گیلان استان بارانهای نقرهای را سرتاسرش را که نگاه کنیم، مملو است از هنرمندانی که گاهی گمنام و گاهی پرآوازه، مشغول ساخت و تولید محصولات هنری هستند.
حالا به نظر میرسد که نسل جدید هم وارد کار شده و خوب آموخته که از میراثهای هنری شهرش به خوبی استفاده کند و هنر جدیدی را به مخاطبان برساند.
کارگاه سفال و سرامیک تنها مدت چندماه است کارش را آغاز کرده، اما در همین مدت کم توانسته مشتریان بسیاری را به سمت خود بکشاند.
مائده حسن زاده خالق سفال سرامیک میگوید که از بچگی به طراحی و نقاشی علاقه داشته، اما خیلی حرفهای به آن نگاه نمیکرد تا اینکه در بزرگسالی سراغ سفال رفت و طرح و نقشهایی را که در ذهن داشته، در قالبهای سفال و سرامیک به رشته هنر و منبع درآمد سمت و سیاق داده است.
وقتی مائده از سختیهای کار خود در طی هفت سال آموزش و مهارت مستمر میگوید: بیشک یک بانو وقتی بخواهد خواستن را توانستن معنا کند در افق چشماندازهای اقتصادی که برایش سالهای متمادی روز از شب نشناخته و دل در گرو توسعه هنرش برای جامعه بانوان علاقهمند شهر و روستا برنامهریزی کرده تا امروز توانسته آرامآرام با خاک و آب و دمای کوره، دست ساختهای سازد که نگاه کردن به آن روح نواز است و تولیدش اقتصاد شهر و روستا را در قالب کارگاه خانکی و کوچک رونق میبخشد.
خانم حسن زاده از برکت گرفتن کسب وکارش توسط بنیاد برکت اینگونه بیان میکند: بعد از مهارتهایی حرفهای که در هنر سفال و سرامیک سپری کردم؛ مدتها دنبال پشتیبانی و حمایت سرمایهای بودم تا بتوانم کارگاهم را راهاندازی کرده و کارم را توسعه بخشم اما وعدههای مسؤولین ذیربط نتیجهای به همراه نداشت تا در جریان همین رفتوآمدهای خود برای گره گشایی از مسائل کاری از حمایتهای بنیاد برکت از مشاغل در شهرستان صومعه سرا مطلع شدم.
باخود گفتم همه جارا که برای توسعه کارم گیر کردهام؛ اینجا هم میروم و اگر نشد هم نشد، بالاخره توانستم با مسئول طرح «سحاب» بنیاد برکت شهرستان صومعه سرا ملاقات کرده و فراز و فرودها و مشکلاتی که در مسیر اشتغالم مانع ایجاد کرده را عنوان کنم.
مسئول طرح «سحاب» بنیاد برکت شهرستان صومعه سرا با شنیدن مسائل کاری من قول مساعد حمایتی بعد از بازدید کارگاه را به بنده دادند، دیری نشد که به برکتِ بنیاد برکت توانستم تمامی منابع اولیه و تجهیزات کارگاه سرامیک خود را تامین کرده و افرادی را در آنجا مشغول به کار کنم.
مائده میگوید: خوشحالم که حاصل فصل هنریم با حمایت بنیاد برکت در مسیر توسعه قرار گرفت.
این بانوی کارآفرین در رابطه با پیشنهادش به جوانان میگوید: پیشنهادم این است که توانمندیها و ناتوانیهای خود را روی کاغذ بنویسند، سپس راه تبدیل ناتوانیها را به توانمندیها بنویسند، تمام فرصتها و تهدیدهای بازار را نیز یادداشت کنند و نقاط ضعف را به نقاط قوت تبدیل کنند، از بین ترکیببندی اینها یک شبکه ایجاد کنند و به مردم خدمات دهی کرده و کسبوکار راه بیندازند.
اینکه یک کسب و کار با روحیه فرد سازگار باشد خیلی مهم است ولی مهمتر این است که آن کسب و کار، خدماتی را به مردم ارائه دهد؛ یادمان باشد تا وقتی که من نتوانیم نیاز مردم را برطرف کنیم، نمیتوانیم موفق باشیم.
سرزمین ما پر از «بانوهای خلاقی» چون مائده هست، که مهندسی وقت و زمان مسیر زندگی را با تلاش پیگیرانه به شاه راههای اقتصادی مبدل کرده و روحیه امیدوخودباوری را در جامعه زنده میکند و الگویی به نسل جوان ارائه دهد تا راه پر پیچوخم زندگی را با چراغ و راهنما پیش روند.
خانم حسن زاده میگوید دلیل انتخاب اینستاگرام برای تبلیغ کارهایش، ارتباطات گستردهای است که این پلتفرم به مردم میدهد؛ شبکه گستردهای از مخاطبان که میتوانند تنوع کارهای سفال و سرامیک را ببیند و از میان آن و طبق سلیقه خود انتخاب کنند اما ما ارسال به کشورهای منطقه و استانهای همجوار هم داریم.
اشتغال یکی از نیازهای دارای اولویت برای جوانان است؛ قطعا فراهم نشدن شرایط اشتغال برای جوانان، رابطه مستقیمی با آسیبهای اجتماعی و شغلهای کاذب دارد؛ بدون شک یکی از اساسیترین ریشههای طلاق، فساد، اعتیاد و سایر معضلات اجتماعی در بیکاری است.
اما از اهمیت اشتغال و تاثیرات مثبت آن بر سایر حوزهها که بگذریم و از طرفی خیلی هم دل به مسؤولان و وعدههای سرخرمن و گاها انتخاباتی هم که ندهیم، میرسیم به اتکا به ظرفیت فردی و باور به گفتمان «ما میتوانیم»!
بدون شک بالا بودن نرخ بیکاری و به تعبیر خودمانی نبودن کار، توجیه ناپسندی برای دست روی دست گذاشتن و ناامید شدن است، در جامعه اطراف ما هستند کسانی که بدون حمایت خاصی از سوی دولت و حتی خانواده و با دست خالی و صرفا با اتکای به ظرفیتهای فوق العادهای که خداوند متعال به همه ما ارزانی داشته، توانستهاند نه تنها مشکل اشتغال خود را حل کنند بلکه سفرهای پربرکت پهن کنند و چند نفر دیگر را کنار خود بر سر آن بنشانند.